حدیث فاطمی| شهرآرانیوز؛ در میان کتابهای شعر که هر ساله به بازار میآیند، برخی آثار نه فقط مجموعهای از سرودهها، بلکه بازتابی از زندگی و احساسات عمیق شاعر هستند. «سهشنبه»، مجموعه شعر ملیحه آخوندی یکی از این کتابهاست. کتابی که از دل سوگواری برآمده و به گفتهی شاعر نه برای نمایش هنرش، بلکه برای تخلیهی روح او نوشته شده است.
ملیحه آخوندی، شاعر مشهدی، در خصوص این کتاب میگوید که «سهشنبه» را به مادرش تقدیم کرده است؛ مادری که چند سال است از دنیا رفته و خاطرهی او همچنان در ذهن و قلب ملیحه زنده است.
او ادامه می دهد: «بیشتر اشعار این کتاب فارغ از آن دسته که عاشقانه یا آیینی هستند به غم از دست دادن مادرم اختصاص دارند.»
این بانوی شاعر با اشاره به این که سوگواری خود را در کلمات ریخته است؛ بیان میکند: «من اصلا نتوانستم در غم فوت مادرم با کسی گفتوگو یا سوگواری کنم. اما در این کتاب حرف زدهام و هر چه که بر من گذشته است را تبدیل به شعر کردهام. «سه شنبه» سوگواری من برای مادرم است». در واقع این کتاب روایت شخصی او از اندوهی است که چند سال است در دل نگه داشته است.
به گفتهی آخوندی برخی اشعار این کتاب از نظر ادبیاتی دارای ایرادهایی هستند؛ اما او حتی نتوانسته آنها را بازبینی و اصلاح کند. چرا که این اشعار، در لحظاتی سروده شدهاند که او درگیر احساسات شدید بوده و آنچه به ذهنش رسیده را بیواسطه روی کاغذ آورده است.
او میگوید: «من به خیلی از ایرادهای لفظی، معنوی و دستوری کتاب از منظر ادبیاتی واقف هستم، اما با این حال حتی نمیتوانستم برگردم و اصلاح کنم. زیرا آنها را با تمام وجودم و هر چه که بر زبانم آمده بود، سرودهام.»
شاعر این مجموعه را نه بهعنوان یک نمایش هنری، بلکه بهعنوان انعکاسی از تجربهی درونی خود منتشر کرده است.
او در ادامه به سختیهای شاعر بودن اشاره میکند و از مظلومیت کسانی میگوید که باید دردشان را در قالب وزن و قافیه بیان کنند. در ادامه برای توصیف این احساس، دو بیت از سرودههای خود را نقل میکند:
هر قدر ذوقت بی حد و اندازه باشد
شعرت میان شاعران آوازه باشد
سختست دردت را کمی موزون بگویی
از دیدشان کشف و نگاه تازه باشد
در این ابیات، آخوندی به این نکته اشاره میکند که حتی اگر شاعری استعداد و شهرت داشته باشد، باز هم بیان احساسات واقعی در قالب شعر کاری دشوار است. چرا که ممکن است دیگران بیشتر به فرم و تکنیک توجه کنند و از محتوای عاطفی آن غافل شوند.
آخوندی در ادامهی گفتوگو، بر اهمیت هویت شاعر در شعر تأکید میکند. او معتقد است: «یک شاعر باید آنچه میبیند، میشنود و میخواند را با نگاه و زبان مخصوص به خود پردازش کند.»
او به این موضوع اشاره میکند که حتی موضوعات تکراری را میتوان با دیدگاه فردی خاص، به شکلی تازه ارائه داد. در این میان، مسئلهی نمایش هویت زنانه در شعر شاعران زن نیز برای او اهمیت ویژهای دارد.
به گفتهی آخوندی، شعر باید بازتاب جنسیت شاعر باشد. او اذعان میکند: «همانطور که زنان باید جایگاه خود را در زندگی و کار حفظ کنند، لطافتهای زنانه نیز باید در اشعارشان نمایان باشد.»
او شخصاً به شعرهای خشن علاقهای ندارد، اگرچه به گفتهی خودش برخی از اشعارش غمگین و گاه تلخ هستند؛ اما در عین حال این احساسات همواره در قالبی زنانه بیان شدهاند.
وی با اشاره به این که این ویژگی میتواند باعث همذاتپنداری خوانندگان زن با اشعارش شود. توضیح میدهد: «ممکن است زنی که شاعر نیست، با خواندن این اشعار احساس کند که شاعر دقیقاً همان احساسی را بیان کرده که خودش درک کرده، اما قادر به بیان آن نبوده است.»
آخوندی همچنین بر این باور است که: «اگر یک شاعر زن، ویژگیهای زنانهی خود را بهخوبی در شعرش نمایان کند، میتواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.»
او در پایان اظهار میکند: «حتی اگر نام شاعر روی کتاب سهشنبه نباشد و خواننده من را نشناسد از همان اولین شعر متوجه خواهد شد که سرایندهی این اشعار یک زن است. چرا که در انتخاب واژهها و پرداخت احساسات، روح زنانهای حاکم است.»
کتاب «سهشنبه» نهتنها مجموعهای از اشعار، بلکه روایتی از یک فقدان شخصی و سوگواری در قالب شعر است. اثری که شاید برای خوانندهای که تجربهی مشابهی دارد، فرصتی باشد تا احساسات خود را در کلمات شاعر بازبیند و در آن شریک شود.